به یادجهانی ارام www.teta.loxblog.com

به وبلاگ به یاد جهانی ارام خوش امدید


داستان عاشقانه 1

 


از زندگي خسته شده بود.... شقيقه هاش تير مي کشيد .. بي تفاوت به ديوار سفيد خيره شده بود... چقدر خسته بود... از نگاهش پيدا بود. تنها اوميدانست... 


 


ادامه مطلب
نويسنده: هانی | تاريخ: یک شنبه 24 / 4 / 1390برچسب:داستان عاشقانه 1, | موضوع: <-PostCategory-> |